دکتر عصمت دریکوند به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی تاریخ بشر همواره گواه جنگ و کشتار بوده است و هم‌زمان و درمقابل آن “صلح” جزء آرمان‌های دیرینه بشر به حساب می‌آید. بنابراین همواره دو مقوله جنگ و صلح به گونه‌های مختلف در ادبیات توجیه شده‌اند و ادبیات ابزاری قابل‌توجه در توجیه این دو مقوله بوده […]

دکتر عصمت دریکوند

به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی

تاریخ بشر همواره گواه جنگ و کشتار بوده است و هم‌زمان و درمقابل آن “صلح” جزء آرمان‌های دیرینه بشر به حساب می‌آید. بنابراین همواره دو مقوله جنگ و صلح به گونه‌های مختلف در ادبیات توجیه شده‌اند و ادبیات ابزاری قابل‌توجه در توجیه این دو مقوله بوده است.

اما امروزه علاوه‌بر اینکه می‌توان صلح را مفهومی دربرابر جنگ قلمداد کرد، در رویکردی جدید و با نگاهی مثبت‌، مفهوم آن را صرفا دربرابر جنگ بیان نکرد، بلکه تمام عوامل برهم‌زننده و بازدارنده آن را در نظر داشت.

در ادبیات کلاسیک فارسی، و از بین شاعران به‌نام ایرانی “سعدی” ازجمله شاعرانی است که نسبت‌به خلق جهان مشفق و مهربان است و همواره این مهر و شفقت را در اشعارش منعکس می‌کند.

او مبشّر صلح و بشردوستی است و چون کرامت انسان و آزادی او در نظرش اهمیت فراوان دارد، غایت آرزویش تفاهم میان ملت‌ها و ازبین‌رفتنِ خصومت‌ها و کدورت‌ها از جوامع انسانی است و در این باره با احساس مسئولیت و غم‌خواری نسبت‌به ناتوانان و بیچارگان، خطاب‌به مصلحان و خیراندیشان، چنین توصیه‌هایی دارد:

باب اول گلستان:

“تو کز محنت دیگران بی‌غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی”.

وی همچنین پرهیز از جنگ را درصورتی که از راه‌های مسالمت‌آمیز می‌توان به هدف رسید، توصیه می‌کند:

“چو شاید گرفتن به‌نرمی دیار/ به پیکار خون از مشامی میار

به مردی که ملک سراسرزمین/ نیرزد که خوبی چکد بر زمین …

چو بر دشمنی باشدت دسترس/ مرنجانش کو را همین غصه بس

عدو زنده، سرگشته پیرامنت/ به از خون او گشته در گردنت

سعدی در جنگ و در شرایطی که عجز دشمن آشکار است و به صلح تمایل دارد، صلح را ترجیح می‌دهد و شاه را به پذیرش آن توصیه می‌کند:

“اگر پیل‌زوری و گر شیر جنگ/ به نزدیک من صلح بهتر ز جنگ…

اگر صلح خواهد عدو سر مپیچ/ و گر جنگ جوید، عنان برمپیچ

که گر وی ببیند در کارزار/ تو را قدر و هیبت شود یک، هزار

وگر می‌برآید به نرمی و هوش/ به تندی و خشم و درشتی مکوش

از دیگر نصایح سعدی به صلح پادشاه با رعیت است که در امان‌ماندن ملک را در گرو دارد:

“پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیردست/ دوست‌دارش روز سختی دشمن زورآور است

با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین/ زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست

سعدی هرچند “نکویی با بدان کردن” را به‌مثابه “بد کردن به‌جای نیک‌مردان” می‌داند و با آنکه معتقد است “ترحم بر پلنگ تیزدندان/ ستمکاری بود بر گوسفند”

اما در تحلیل نهایی و در ژرفای وجود خود به جامعه و انسان‌هایی آرمانی؛ یا همان “نیک‌مردان پارسا”یی می‌اندیشد که حتی بر دشمنان‌ خویش هم‌ می‌بخشایند:

“شنیدم که مردان را خدا/ دل دشمنان هم نکردند تنگ

تو را کی میسّر شود این مقام/ که با دوستانت خلاف است و جنگ.

???

با امید روزهای پر از صلح و سلامتی و سعادت برای یکایک جهانیان.

یکم اردیبهشت، بزرگداشت سعدی شیرازی، پیامبر صلح و آزادی را گرامی می‌داریم.